هوای حوا
دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودش رو تو مرده ها جا زد و رفت
هوای تازه می خواست ولی
آخرش توی غبارها زد و رفت
یه دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشه ی فردا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت
دفتر گذشته ها رو پاره کرد
نامه ی فرداها رو تا زد و رفت
زیبا و دل نشین هست .
سلام........خیلی قشنگ بود.........زییییییییییییببا........لطف کن هر وقت آپ کردی بهم یه جوری خبر بده.........ممنون.......منم آپ هستم و منتظر حضورت.........در پناه حق..........بابای
سلام دوست عزیز
خیلی قشنگ بود، آفرین باد.
به منم سر بزن، من خیلی دلم میخواد که تبادل لوگو کنیم، موافقی؟
خداحافظ
لینک شما رو در وب لاگم قرار دادم .
سلام...
نوشته هات زیباست...
وقت کردی یه سر به من بزن خوشحال میشوم....
سلام عزیزم فکر کنم منم یه روز همین کار رو بکنم...خوبه؟...
راستی کوچولو من آپ دیت کردم....
در پناه حق....یا علی...
سلام امیدوارم خوب باشی متن بسیار قشنگی.
در پناه حق....
سلام
وبلاگتون و مطالبش خیلی قشنگه
باید هممون دلمونو به دریا بزنیم و.........
پیروز باشین
سلام
عجب شعر دلنشینی بود
کلی حال کردم
فکر کنم اینو جایی من خونده بودم ولی به هرحال انتخابت علی بود
باز هم منو فراموش نکن
منتظرم نزار
سلام و بلاگ خوبی داری یه سر هم به من بزن تا با هم تبادل لینک کنیم.
سلام وبلاگ خوبی داری از نوشته هات خوشم امده اميدوارم موفق باشی
تو هم یه روز بزرگ میشی خیلی قشنگ بود