اشک سرد نقره ای

چقدر شعر نوشتیم برای باران غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود

اشک سرد نقره ای

چقدر شعر نوشتیم برای باران غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود

چه قدر تک مانده ام ٬ چه تنها مانده ام در این دیار غربت که عاری از یک دوست و آشناست. چه قدر سخت است که در میان جمع آشنایان زیستن اما کارت تنها نشستن باشد و تنها گریستن. چه زیباست دیار عشق و چه رنگین است عشق های عشاق . اما عشق های این دیار همه دروغین اند و بوی تمسخر می دهند
قلب پر عشق من همچون نگینی در میان این همه دل های تلخ می درخشد . من به عشقم ٬ به قلبم ٬ به قلبی که میزبان عشق زیبای توست می بالم . به یاد چشمانت از خواب بر می خیزم ٬ به یاد نگاهت نفس می کشم و به یاد لبخند زیبایت به خواب می روم 
آه ای تندیس محبت ٬ نمی دانی که چقدر دلم برایت تنگ است . نمی دانی که این روزها چه بر من می گذرد ... نمی دانی ٬ تو هیچ چیز را نمی دانی ...نمی دانی که بیش از هر کس و هر چیز دوستت دارم . نمی دانی که در فقدان آوای صدایت چه دردها می کشم . نمی دانی که یاد و خاطره ات چه مرحم هایی بر زخم هایم می شوند
تو نوشداروی قالب تهی و تاریک زندگی ام هستی . تو تنها عشق حاکم بر قلبم هستی . چه چیز دارم که در قبال خوبی هایت به پایت بریزم ؟      زبان من دریغ از کلمه ای محبت آمیز است . لبخند هایم پنهان و آرام است . ابراز عشق هایم به یادو خاطره ات است نه در هنگام حضورت تنها چیزی که می توانم حاظر و آماده و  درهرزمان و در هر جا تقدیمت کنم ٬ جانم است 
.ای زیباترین زیبایی هایم ٬ جانم به قربانت باد
***س.اشکمهرکوچولو***

                                                           
نظرات 31 + ارسال نظر
سهیل پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:16 ب.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام . خوبی ؟‌وبلاگ هر روز قشنگ تر و متن های اون قشنگ و زیبا تر میشه . عالی بود . لذت بردم . گفتم نظر بدم بعد برم . ماه رمضان هم مبارک . به امید دیدار . منم به روزم عزیزم .. خوشحال میشم .. راستی اول :)

سعید پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 07:32 ب.ظ http://yohahahaha.blogsky.com

نمیدانم چه باید بگویم....
من از غم می‌نویسم تا بخونی ....
یک احساس مشترک فقط با شما دارم ....
همدردی من را با بالاترین حد بپذیرید....
برای شما و هر کس مثل شما و شاید ما دعا می‌کنم....
نمی‌دانم چه دعایی ٬ فقط می‌گویم به او ....
دیگه خواب تو چشام نیست ٬ امیدی تو نگام نیست .....
به خودش که حاکم تمام عالم‌هاست و حاکم دل عاشق‌هاست قسمش می‌دهم ٬ قسمش می‌دهم دعایم را مستجاب کند....همدردی ....
تو از حال یه عاشق آخه هیچی نمی‌دونی .....
الان می‌خواستم برم یه متن بنویسم ٬ رفتم یه جا یه سر ٬ پیام شما را دیدم ....آمدم دیدم و افسوس خوردم ....
هر کجای این دوار کوچک هستید ٬ امیدوارم دعایم برایتان مستجاب شود ....من مطلب شما را با اجازه و بی‌اجازه ادیتش می‌کنم و برای خودم می‌گذارم ...این هم یک کار خدایی‌است که قلم‌هاا را با دل‌ها و دل‌ها را با قلم‌ها پیوند می‌دهد...

معجزه‌ای چون تولد .....

بهار جمعه 15 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:45 ق.ظ http://queen-of-dreams.blogsky.com

زیبا بود ... موفق باشی

رویا جمعه 15 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:40 ق.ظ http://khaat0o0n.blogfa.com/

سلام دوست عزیز...عبادات قبول...زیبا بود..دلت گرم....یا علی

سعید جمعه 15 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:48 ب.ظ http://yohahahaha.blogsky.com

خدا را شکر که طعمی از زندگانی واقعی چشیدم.....
اگر بمیرم در حقیقت مرده‌ام و اگر زنده بمانم با حقیقت ......
هدیه‌ای که او برای من از آسمان‌ها فرستاد تا با آن هدیه من را سرمست گرداند .....
من باز به آسمان‌ها می‌اندیشم ......
من توانستم به آسمانی که از آن رانده شدم بازگردم ......
صحبت هیچ برایم مهم نیست .....
من شادمانم که هستم و نفس می‌کشم ......
من شادمانم که قلبم می‌تپد .....
من شادمانم که هنوز انتظار کسی را می‌کشم .....
و من شادمانم که می‌دانم آن که رفت روزی باز‌می‌گردد .....
با نیروی دوچندان ٬ با انرژی بی‌نهایت آغوشم را به دنیا می‌گشایم .....
و به او می‌گویم : من را ببلعد تا رها شوم......
شوقی را که از دست داده بودم ٬ بازیافتم ......
خداوندا با اشک‌هایم باز من را پاک کردی ......
می‌دانم که بخشیده شده‌ام و میدانم که
آینده‌ای وجود دارد که از آن من است.....
من یک بخشیده‌شده‌ام ......
به زندگی‌ام دوباره لبخند می‌زنم.....
من او را دوباره باز‌می‌یابم ......
خاطراتم زنده می شود .....
او به من بخشیده شد ....

داداش کوچولو جمعه 15 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 05:07 ب.ظ

سلام
عالی بود
من با پسر عمه ام که کنارم نشسته
تو حاله خودمون رفته بودیم
باز از این متن ها آپ کن
ماه رمضون خوش باشه
فدات
بای بای

سعید جمعه 15 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 08:29 ب.ظ http://jj.blogfa.com

مرسی اومدی

ناناز جمعه 15 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:08 ب.ظ http://onlynanaz.co.sr

سلام... زیبا بود عزیزم دوست دارم.

مازیار شنبه 16 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:13 ب.ظ http://future2010.blogsky.com/

سلام...
من برگشتم.
در ضمن کارت درسته پسر
پیش من هم بیا منتظرم

سعید شنبه 16 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:26 ب.ظ http://yohahahaha.blogsky.com

منتظرتونم .....

ًًٍٍٍُحسام یکشنبه 17 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:40 ب.ظ http://nedaeshghehesam.blogfa.com/

SALAM
manam mozaheme hamishege
weblaget khili naz shode movafagh va peroz bashe
albate dar tamam marahele zendeget
babay

سپیده یکشنبه 17 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:23 ب.ظ http://the-bird.blogsky.com

خیلی قشنگ بود ولی کیه که اینا رو بفهمه....به خدا هیشکی نمی فهمه.
راستی از بابت لینکم ممنونم.فقط اگه میشه لوگو رو بذاری عالی میشه.
موفق باشی...

[ بدون نام ] دوشنبه 18 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 07:45 ق.ظ

salam ashkmehr jan khoobi
neveshtat kheili ghashang bood
ma-zerat mikham age dir be dir be webloget sar mizanam
kheili ghashang sgode makhsoosan ahangesh
rasti axe aval weblogeto neshon nemide - jasho avaz kon
inam address axe logo man age zahmati nist bezar jay ax ghabli

برج و کبوتر - حمیدرضا دوشنبه 18 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 07:47 ق.ظ http://borjokabootar.blogsky.com

http://www.sharemation.com/borjokabootar/logo/borjokabootarlogo.gif
بازم به من سر بزن - ممنوم

ناناز دوشنبه 18 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:54 ق.ظ http://omidezendegi.blogsky.com

پرده


گوش کن

آن طرف پنجره بسته

تو را می خواند


و نسیم لای این پرده آویخته را می کاود

تا تو را دریابد


نور خورشید که ازمنزل پر مهر خدا آمده است

لب درگاه تو

در یک قدمی می ماند


قلب این پنجره از دست غم پرده

به تنگ آمده است


پرده را برداریم

دل این پنجره را باز کنیم


تا که آن نور سپید

به سلامی آرام

لب این قفل گره خورده به چشمان تو را باز کند


گوش کن

یک نفر در تو

تو را می خواند


و خدایت آرام

در دل تنگ تو

آهسته تو را می کاود

راستی سلام..
به منم سر بزن

سعید دوشنبه 18 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 07:48 ب.ظ http://yohahahaha.blogsky.com

سلام ....
امیدوارم خوب باشید ...
منتظر نوشته ی بعدی‌تان هستیم ....

سعید چهارشنبه 20 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 05:48 ب.ظ http://yohahahaha.blogsky.com

سلام ....
گله از دیر به روز کردنتان ....
و منتظر شما در وبلاگ ....
......

محسن جمعه 22 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:58 ب.ظ

سلام
همانطوری که فکر می کردم بود
یک کوچولوی معصوم
شاد باشید
خدانکهدار

آزیتا شنبه 23 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:13 ب.ظ http://azi.blogsky.com

عالی بود
منم به روزم

یه غریبه یکشنبه 24 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:29 ق.ظ http://darya5.persianblog.com

سلام...تو نوشداروی قالب تهی و تاریک زندگی ام هستی.قشنگ نوشتی این تیکه رو.

ناناز یکشنبه 24 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:38 ب.ظ http://omidezendegi.blogsky.com

کاش می شد اشک را تهدید کرد

فرصت لبخند را تمدید کرد

کاش می شد در میان لحظه ها

لحظه دیدار را نزدیک کرد


سلام مهربون
منم آپم و منتظر حضور گرمت

سفرکرده دوشنبه 25 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 07:01 ق.ظ http://www.safarkarde.blogsky.com

تنهایی و غم غربت تو را هم آزرده کرده ...
صدای سنگینی از دور به گوش میرسد شاید ...
شاید آن سوی غبار ها کسی می آید که برایت آشناست
بگذار نزدیک تر بیاید .... او را می شناسی
از جنس مهربانی است
از جنس پرواز ....
یا علی

رویا سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:32 ب.ظ http://khaat0o0n.blogfa.com/

سلام دوست من ..وبلاگت خیلی زیباست با مطالب زیبا تر...در ضمن منم آپ کردم و منتظر حضور سبز شما...یا علی

صبور پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 06:42 ق.ظ http:///www.shakib.blogfa.com

سلام
واقعا عالی بود
موفق باشی

سعید جمعه 29 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:54 ق.ظ

سلام خیلی زیبا بود.

پارکانت جمعه 29 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:00 ق.ظ http://www.weblog.parkanet.com

دنبال عکس های وبلاگت هستم تو سیستمم پاک شده دارم میگردم تا شنبه درست میشه .

رضا شنبه 30 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 08:52 ب.ظ http://ashkzendege.blogfa.com

سلام واقعا عالی بود.اما عشق های این دیار همه دروغین اند و بوی تمسخر میدهند. جمله جالبیه .بازم میام .تو هم به ما سر بزن .واسه تبادل لینک هم خبرم کن.

ارمین دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:15 ب.ظ

گفتن عشق ابزاری بنام زبان نمی خواهد روحی بنام قلب می خواهد.
فوق العاده هست

mina jon پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:55 ب.ظ

salam khobi sanaz jon che khabar khoshi azizam vebloget
aliye
fadat sham ta shanbe bye aziz.

وحید چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:40 ب.ظ

سلام دمتگرم

وحید چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:41 ب.ظ

عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد